|
*حکایت نورالله و عین الله* دو برادر بودن که کت و شلوار میفروختن. *یکی نورالله یکی عین الله.* *نورالله* مسئول جذب مشتری بود و *عین الله* قیمت میداد و همیشه آخر مغازه مینشست. مشتری که میومد *نورالله* با زبان بازی جنس رو نشون میداد و قیمت رو از *عین الله* میپرسید: *داداش قیمت چنده؟* *عین الله* میپرسید *کدوم یکی؟* *نورالله* میگفت که: *کت شلوار مشکی دکمه طلایی جلیقهدار.* *عین الله* میگفت: *820 تومن.* ولی *نورالله* باز میپرسید: *چند؟* دوباره بلندتر میگفت: *820 تومن.* *عین الله* به مشتری میگفت: *520 تومن.* مشتری که خودش قیمت 820 رو شنیده بود با عجله 520 میداد و میخرید. همه فکر میکردن *نورالله* کَر هست. اما در حقیقت قیمت کت و شلوار 320 بود و مردم به خیال یک خرید خوب زود میخریدن. *بعدها این دو تا نامشون رو عوض کردن و گذاشتن .. *سایپا و ایران خودرو* [ شنبه ۲۴ دی ۱۴۰۱ ] [ 10:25 PM ] [ اسیر6155 ]
[ ]
|
|
| [قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |