تحلیلی بر ۱/۵ سال یکدست شدن

قوای سه‌گانه مجلس و قوه قضائیه و دولت

پرویز رحمانی یکی بود یکی نبود دوسال پیش در زمان دولت آقای روحانی یه شخصی بود بنام پناهیان، فریاد می‌زد، نعره می‌کشید، رگ گردنش باد می‌کرد. شخص دیگری بود به نام احمد خاتمی، چنان عصبانی می شد، تشر می‌زد و گُر می‌گرفت بطوریکه چشمانش از حدقه بیرون می‌زد. و روزنامه ای بود به نام کیهان که از روز شنبه شروع می‌کرد به تیتر زدن های جنجالی، تنگه هرمز را می‌بست، کنار جسد برجام، نماز می‌خواند و بعدش چند تا فحش آبدار نثار منتقدان و مخالفان،گمراهان، بی حجابان و ... می‌کرد و شب می‌رفت استراحت و شارژ می شد تا روز بعد و روز از نو و روزی از نو... و یه سرداری بود، اقتصاد دان ، با معدل 19 و خورده ای دکترای اقتصاد گرفته بود و خیلی کار بلد و تحصیل کرده، تخصصش برابر کردن ارزش ریال ایران با ارز های جهانی. در کنارشان رسایی نامی بود که در دفاع از کاندیداتوری ابراهیم ، مثال هایی آورد از قیمت دلار و مایحتاج مردم و چماقی ساخت از آن و هی کوبید بر سر روحانی و ... سردار دیگری بود که رگ گردن کلفت می کرد و هی می گفت ما یک خیزش هستیم برای نجات اقتصاد کشور، ما یک خیزش هستیم برای جلوگیری از فقیرتر نشدن مردم، برای یخچال های بازنشستگان گریه می‌کرد و افسوس میخورد که چرا خالیست؛ ما یک خیزش هستیم برای یک تغییر جدی واساسی و ِامده ایم که چنین و چنان کنیم، و این دروغ را آنقدر محکم می گفت که بعضی وقت ها باورمان می شد خلاصه از هوا و فضا آمد و رئیس پلیس شد و بعد شهردار تهران شد و پس از نابودی آن و راه نیافتن به ریاست جمهوری، رییس مجلس شد و هنوز و هنوز و هنوز هم قیافه حق به جانب می گیرد‌.انگار که تمامی مشکلات مردم را حل کرده آن دیگری هم‌ که معاون رئیس جمهور و رئیس بنیاد است، قرار بود مساله بورس را سه روزه حل و فصل کند که از آن تاریخ تا کنون نزدیک به ۲۰ ماه می گذرد. گوش شیطان کر، همه ی پیش بینی هایشان برعکس شد و به قول روحانی قدری آب صابون لازمه تا بشویند سیاهی ها را .. الغرض ، آنها همگی حامی محرومان بودند و سینه چاک فقرا ... می‌گفتند دغدغه ما فقط به خاطر مردم است. توپ و تشر ی اگر در گفتارمان هست علتش درد و فقر و رنج مردم است زمین و زمان دست به دست هم داد و همگی دولتی تشکیل دادند و سید محروم‌مانِ شان شد رئیس الوزرا ء و امروز بیش از یک سال و هشت ماه از صدراتشان می گذرد. دلار ۲۳۰۰۰ تومانی از پنجاه هزار تومان گذشت و سکه ۱۳ میلیونی بیش از ۳۰ میلیون شده. اقلام اساسی و خوراکی پنچ ، شش ، هفت برابر و در برخی تا ده برابر افزایش قیمت داشته، قیمت مسکن و اجاره بها سرسام آور بالا رفته است. و حامیان محرومان و فقرای دیروز و بر اریکه قدرت نشستگان امروز تشر یادشان رفته، کمی مهربان شدند و گاهی لبخند می زنند و دیگر افزایش قیمت ها و کوچکی سفره مردم آزارشان نمی دهد. فقط همین که در قدرتند کفایتشان می‌کند، چرا که اینان تنها بندگان شایسته خدایند و برایشان کسر شآن است که حاکم نباشند. و ما فهمیدیم که قدرت چقدر شیرین است حتی به شیرینی درد، رنج و نابودی مردمی نجیب که در طول تاریخ و خصوصا ۸ سال جنگ با عراق از جان و مالشان، مایه گذاشتند.