|
ماشینحسابها را جمع کنیم!
ماهها و سالهاست نشستهایم به حساب؛ اگر دزدی بانک آینده نشده بود، الان نه فقط خرمشهر ساخته شده بود، که چندین شهر مدرن در ردیف دبی و زوریخ داشتیم! اگر میلیاردها دلار در چای دبش حیف و میل نشده بود، تمام جادههای ایران اتوبان شده بودند. اگر کاسبان تحریم و دزدیهای نجومی نمیکردند، درمان و تحصیل تمام ایرانیها، بهکل رایگان شده بود. فقر در سیستان و بلوچستان اشکمان را در نمیآورد! اگر کشاورزی ما، اصولی و علمی شده بود، سفرههای آبهای زیرزمینی خالی نشده بودند، زمین زیر پایمان تَرَکهای عمیق برنمیداشت. زاینده رود و کارون ماتم نمیگرفتند. ارومیه و هامون مرگ را تجربه نمیکردند. اگر جادههای ما درست شده بود، سالیانه بیست هزار کشته و صد هزار معلول به آمارمان اضافه نمیشد. اگر حاکمیت کاری به اعتقادات مردم نداشت، دهها هزار استاد دانشگاه و پزشک و نخبه و متخصص، از ایران نرفته بودند... سالهاست ماشین حساب بهدست گرفتهایم، اگر ضرر و زیان میلیارد دلاری لغو قرارداد کرسنت به ایران تحمیل نشده بود، الان هوای پاکی در شهرها داشتیم، مردم از آلودگی هزار هزار نمیمردند، سرطان نمیگرفتیم. ماشین حساب بهدست میشماریم؛ اگر بابت آن اورانیوم لعنتی، تحریم نشده بودیم، الان حسرت دیدن استانبول و پاریس را نمیخوردیم. صدها میلیارد دلار برای آبادانی کشور خرج شده بود و توریستها بودند در صف دریافت ویزای ایران زیبا. اگر جنگ ۸ ساله، دو ساله تمام شده بود اگر سرمایهها صرف کنترل حجاب نشده بود اگر سهمیههای ظالمانه، باعث بیآبرویی سیستم آموزشی و اداری کشور نشده بود اگر روزنامهها و رسانهها آزاد بودند و افشای دزدی، جایزه داشت اگر روسیه تصمیمات مهم ما را نمیگرفت اگر شایستهسالاری بود اگر هویت ما جنگیدن با غرب تعریف نشده بود! اگر اگر اگر... خسته شدیم بشماریم نمیخواهیم دیگر شمارش کنیم ما یک حاکمیت پاسخگو، عاقل، مدیر، برنامهریز، متعهد به اصول انسانی، متعهد به حفظ محیط زیست، متعهد به تعامل با همه جهان، میخواهیم که نداریم! ما مردمی حساس به تضییع حقوقشان میخواهیم که نداریم! مردمی که باور داشته باشند حق زندگی شرافتمندانه و آزادانه را دارند مردمی که باور کنند سرنوشتشان در دستان خودشان است و نداریم! تا آن وقتی که ما راضی به حداقلهای زندگی بخور نمیر (اگر بشود نامش را زندگی گذاشت) هستیم و خدا را روزی صد هزار بار برای اینکه هنوز زندهایم و نفس میکشیم، شکر میکنیم همین است، و تغییری در کار نخواهد بود! ماشینحسابها را باید بگذاریم کنار عددها دیگر در آن جا نمیشوند در تاریخ، دزدی دهها هزار میلیون میلیاردی داشتهایم؟ دیگر قرار است چه رکوردی زده شود؟ تا ما بفهمیم آنچه در اطراف ما میگذرد هیچاش طبیعی نیست عادت به خفت و خواری است ما حق نداریم دیگر جوک بسازیم حق نداریم بگوییم این هم میگذرد! ما به ورطه نابودی افتادهایم و تباهی بیتفاوتی برابر هر دزدی، هر ظلمی ما از انسانیت تهی شدهایم... ملتی که فقط میشمارد باز هم اختلاسی دیگر باز هم چپاولی دیگر باز هم دزدیای حذف چهار صفر کافی نیست دوازده صفر، بیست صفر حذف کنید تا بفهمیم چقدر بدبخت شدهایم! و نداشتن حاکمیتی صحیح چقدر به زندگی ما لطمه زده است... ماشینحسابها را برداریم این ماشینها نمیتوانند بشمارند انسانیت مُرده، که به عدد در نمیآید! جوانیای که رفته سرمایهای که سوخته ایرانی که به فقر نشسته نسلهایی که نابود شده اخلاقی که از میان رفته مگر ماشینحساب میتواند آنها را بشمارد!؟ [ شنبه ۱۷ آبان ۱۴۰۴ ] [ 7:58 PM ] [ اسیر6155 ]
[ ]
|
|
| [قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |