|
نویسنده:آزاده شنبه ۳۱ تیر ۱۴۰۲ ساعت: ۶:۳۰ سرهنگ عراقی گفت ، امام حسین عرب بود وما هم عرب هستیم و ما او را کشتیم چه ربطی به شما دارد که خودتان را اذیت میکنید و سرهنگ عراقی این جواب را شنید که نوشته اید. لحظه این محاوره شلوار اسیر معترض تشکیل شده بود از یک شلوار گرم آبی رنگ که پاچه هایش بریده شده بود و بجای آن از آستینهای پیراهن فرم لباس نظامی دوخته شده بود. سرهنگ عراقی زمانی که جواب را از یک جوان بی ریش و سبیل شنید و جوابی نداشت . گیر داد به شلوار عجیب و غریب او و بقیه داستان......زمانیکه تهیه ی آن لباس را بیاد می آروم و ازطرفی کت وشلوار مسئولین خود کفایی را میبینم با خود میگویم، آن گذشت و اینهم میگذرد. [ پنجشنبه ۲۹ تیر ۱۴۰۲ ] [ 5:16 PM ] [ اسیر6155 ]
[ ]
|
|
| [قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |