آمار اسیر6155
https://uploadkon.ir/uploads/82a325_25999999999999.png قالب وبلاگ
ایام سوگواری ام ابیها حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیها تسلیت باد

این یک داستان واقعی است

🏃‍♂️🏃🏃‍♀️🏃‍♂️🏃🏃‍♀️🏃‍♂️

سرباز ايراني كه ركورددار جهاني شد

مي‌گويد: در اون سال‌ها سرباز بگيري بود و من رو بردند به سرباز خونه‌اي در مشهد…
هنوز 45 روز نگذشته بود، که دلم براي خانواده‌ام تنگ شد.
اما مرخصي ندادن، منم بدون مرخصي و پاي پياده، از مشهد تا طرقبه (18 کيلومتر) دويدم و بعد از ديدن خانواده، دوباره از طرقبه تا مشهد را دويدم و رفتم پادگان …
پادگان، که رسيدم ديدم گروهبان متوجه غيبت من و چند نفر ديگه شده، که همه رو به خط کرد و گفت دور پادگان رو بايد بدويد …
شروع به دويدن که کرديم بعد از 1000 متر سرباز‌هاي ديگه خسته شدند، اما من دور کامل دويدم و ايستادم…!
فرمانده گروهان که دويدن من رو نديده بود، گفت: مگه نگفتم دور کامل بايد بدوي؟!
خلاصه، دو دور ديگه به مسافت 8 کيلومتر دويدم و سر حال، جلوي فرمانده ايستادم و همين باعث شد مسير زندگي‌ام تغيير کند…!

يک روز، من رو با يک جيپ ارتشي به ميدان سعدآباد مشهد بردند، براي مسابقه…
رئيس تربيت بدني تا من رو ديد، گفت: چرا کفش و لباس ورزشي نپوشيدي؟
گفتم: ندارم …!
گفت: خوب برو سر خط الان مسابقه شروع مي‌شه ببينم چند مرده حلاجي؟
خلاصه با پوتين و لباس سربازي دويدم و دور اخر همه داد مي‌زدن باريکلا سرباز …
برنده که شدم ديدم همه مي‌گن سرباز رکورد ايران رو شکستي …!

من اون روز با پوتين و لباس سربازي رکورد ايران رو شکستم و بهم کاپ نقره‌اي دادن…!
خبر رکورد شکني من خيلي زود، به مرکز رسيد و بهم امريه دادن تا برم تهران …
با اتوبوس به تهران رفتم و پرسان پرسان، خودم رو به دژباني مرکز رسوندم و با فرمانده لشگر که روبرو شدم، گفت: تو همون سربازي هستي که با پوتين رکورد شکستي؟
گفتم: بله قربان …
گفت: چرا اين قدر دير آمدي و سريع من رو سوار ماشين کردند و به استاديوم امجديه بردن، که قرار بود مسابقه بزرگي انجام بشه.
مسابقه دو 5000 متر بود و من کفش و لباسي رو که رئيس تربيت بدني مشهد داده بود، پوشيدم و رفتم لب خط…!
يک دفعه صداي تيري شنيدم و هراسناک اين طرف اون طرف رو نگاه کردم ببينم چه خبره؟ که ديدم رئيس تربيت بدني با عصبانيت مي‌گه چرا نميدوي؟ بدو..!
من نگاه کردم، ديدم، که اون 17 نفر ديگه، مسافتي از من دور شدن و من تازه فهميدم، که صداي شليک تيربراي اغازمسابقه بوده ومن چون در مشهد فقط با صداي حاضر رو ) مسابقه رو شروع مي‌کردم اينجا هم منتظرهمون کلمه بودم،نه صداي تير …
خلاصه شروع کردم به دويدن و يه عده هم من روهو مي‌کردن و مي‌گفتن:
مشهدي تو ازآخراولي …!
دور سوم روکه دويدم تازه به نفر اخر رسيدم و تازه گرم شده بودم …!
در دوربعد متوجه شدم، که نفر چهارم هستم و با خودم گفتم:
خدا روشکر لااقل چهارم مي‌شم…!
سه دور تااخرمسابقه مانده بود، که ديدم فقط يک نفر با فاصله از من جلوتره…!
دور اخر خودم روبه پشت سرش رسوندم…
به خط پايان نزديک مي‌شديم که جلو زدم و اول شدم …!
باز هم رکورد ايران رو شکسته بودم وازعزيز منفرد،که سال‌ها قهرمان ايران بودجلو زده بودم…!
اين‌ها حرف‌هاي استاد علي باغبان باشي، قهرمان دو ايران است، که 29 سال متوالي بدون حتي يک باخت، مقام نخست مسابقات را در ايران داراست و جالب است، بدانيد که تا به حال اين رکورد در هيچ رشته ورزشي دردنيا شکسته نشده…!
باغبان باشي 219مدال اسيايي و جهاني دارد و در 4 مسابقه المپيک شرکت کرده !
اديب زاده مي‌گويد:زمان شاه شنيدم که پاي باغبان باشي شکسته …!
باگروه فيلمبرداري رفتيم و وقتي با او مصاحبه کردم با ناراحتي گفت:دکتر‌ها گفته‌اند بايد يک پاي من روقطع کنند …


شب، که فيلم پخش شد50 خط تلفن جام جم توسط مردم اِشغال شده بود و همه با عصبانيت مي‌خواستن يه جوري به علي باغبان باشي کمک کنن …
همون شب،رضا پهلوي، که در اون زمان وليعهد بود ونزديک به 17 سال داشت، به آقاي جهان باني، رئيس سازمان ورزش (‌که اوايل انقلاب اعدام شد) دستوري داده بود، که او هم شبانه به در خانه باغبان باشي رفته بود و پاسپورتش را درست کرده بودند و روز بعد ساعت11 صبح از
فرودگاه زنگ زد که: مثل اين‌که معجزه شده و من براي درمان به نيويورک مي‌روم.
در نيويورک پايش را يک پروفسور بزرگ عمل کرد، بعد از
دو ماه، که برگشت از همان فرودگاه مهرآباد به ما زنگ زد، که من مي‌خواهم به زودي در يک مسابقه‌ي دو و ميداني شرکت کنم و شما را هم دعوت مي‌کنم.

علي باغبان باشي، در زمان رياست جمهوري خاتمي به مراسم تقدير و نکوداشت پيشکسوتان دعوت شد، زماني که نام باغبان باشي، در مراسم از طريق بلندگو اعلام شد، خاتمي ازيکي از حاضران پرسيد: مگر باغبان باشي زنده است؟!
و چه ضيافتي بود، در آغوش کشيدن و اشک به چشم آوردن خاتمي براي قهرماني که نام ايران را بر بلنداي المپيک جهاني فرياد کشيد …!


علی باغبان باشی زاده
۱۵ شهریور ۱۳۰۳
در طرقبه
در گذشته ۴ آبان ۱۴۰۰

[ جمعه ۲۳ شهریور ۱۴۰۳ ] [ 10:26 PM ] [ اسیر6155 ] [ ]
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

اینجانب درعملیات والفجر مقدماتی دربهمن ماه   سال 1361درشیب میسان اسیر شدم.
شماره کارت اسارت من 6155بود.برداشت مطالب فقط با ذکر منبع بلامانع است .
بازدیدکنندگان عزیز مسئولیت نظر های داده شده به عهده فرد نظر دهنده می باشد
وارتباطی با مدیر وبلاگ ندارداکثرمطالب جنبه خبری دارد وبه منزله همفکری وهمسویی با فرد نظر دهنده ویا ارائه دهنده مطلب  نیست.
درضمن یادآوری کنم درصورت قطع شدن بلاگفا دوستان می توانند به آدرس
asir6155.blog.irمراجعه نمایید.باتشکرازهمه شما عزیزان که به ما سر می زنید
وبرای دریافت لینک هم باما درتلگرام باشماره09214154643 مدیرسایت درارتباط باشیدوآدرس کانال ما رابیاد داشته باشید
لینک دوستان
لینک های ویژه
موضوعات وب
خرید آسان
امکانات وب
/////////////////////////// //////////////////////
پربازدیدترین مطالب

کد پربازدیدترین

///////////////////////// ///////////////////////// //////////////////////////// ////////////////////// /////////////////////// //////////////////////// //////////////////////// ////////////////////
دانلود آهنگ جدید