آمار اسیر6155
https://uploadkon.ir/uploads/82a325_25999999999999.png قالب وبلاگ
ایام سوگواری ام ابیها حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیها تسلیت باد

🌹گوسفندها رو بفروش و بیا تهران 🌹

یک شغل سیاسی تمام‌وقت است؛ حقوق ندارد، ولی مزایایش خوب است! با سلام خدمت آقامجيد گل، پسرعموی عزيزم اگر از احوالات اين جانب خواسته باشی، بحمدالله سلامتی حاصل است و ملالی نيست جز دوری از روی ماه شما و الباقی اقوام و آشنايان. ببخش كه دير نامه می‌نويسم. من هميشه به ياد همه هستم، ولی چه كنم كه اين‌جا خيلی گرفتارم و دستم بند می‌باشد. روزهای اول كه به تهران آمدم، خيلی سخت گذشت. اين‌جا خيلی بزرگ و شلوغ و هركی هركی می‌باشد. گرانی است و موتور و ماشين و زن‌های يك‌ جوری كه آدم تا می‌بيندشان يك‌جوری می‌شود و پسرهای كه بلانسبت موهای‌شان بلند و زنانه است، زيادند. سگ هم دارند. سگ‌شان را هم سوار ماشين می‌كنند. نه از آن سگ‌های گله خودمان، يك سگ‌هایی كه قد گربه‌اند، خب سگی كه قد گربه است به چه درد می‌خورد؟ پول‌هايم زود تمام شد. همه‌اش فلافل می‌خوردم. تا اين كه يك روز جلوی فلافلی، مجيد پسر مش‌صفرعلی را ديدم كه موتور داشت. با يكی از رفقايش بود. خيلی شاد شدم. نمی‌دانی چقدر انسان شاد می‌گردد وقتی توی غربت آشنا می‌بيند. احوال‌پرسی كرديم. فهميد بی‌كارم. گفت «بيا پيش خودم كار كن.» گفتم «چه كاره‌ای؟» گفت «جزو اقشار گونانون دلسوختۀ اجتماعم». گفتم «یعنی چی؟» گفت «اين يك شغل سياسی تمام‌وقت است. حقوق ندارد ولی مزايايش خوب است.» خلاصه رفتيم سر كار. صبح‌ها با يك آقایی می‌رويم دانشگاه. می‌گويند آن آقا دكتر است، ولی يك آمپول ساده هم بلد نيست بزند به ماتحت مريض. من نمی‌دانم چرا دكترهای تهران اين‌جوری‌اند. می‌گويد من دكتر استراتژيك دكترين سياسی نمی‌دونم چی‌چی‌ام. خلاصه او می‌رود پشت تريبون داد می‌زند و عرق می‌كند. ما هم هر وقت پسر مش‌صفرعلی دست می‌زند، دست می‌زنيم. هر وقت تكبير می‌گويد، می‌گوييم. هر وقت شعار می‌دهد، شعار می‌دهيم. بعد هم يك مقدار به دانشجوها فحش می‌دهيم و می‌رويم ناهار. بعدش می‌رويم جلسه. يك چيزهایی می‌گويند كه مجيد به آنها می‌گويد خط و ربط. عصرها هم يا كنسرت به‌هم می‌زنيم، يا تجمع می‌كنيم يا می‌رويم يك جاهایی به سخنران‌های ديگر فحش می‌دهيم و داد می‌كشيم. شب‌ها جلوی مجلس می‌خوابيم كه بهش می‌گويند تحصن. يك آقای نماينده‌ای هست كه خدا خيرش بدهد. چلوكباب برگ می‌آورد با گوجه و كوبيده اضافه و پياز و دوغ كه بخوريم و قوت بگيريم. بعد هم به يك چيزی اعتراض می‌كنيم به نام «برجان» يا «برجام» (يك همچين چيزی) كه گويا مال يك آقایی هست به نام «ظريف» و خارج و دشمن. خلاصه كه خيلی با دشمن مبارزه می‌كنيم. می‌رويم داد می‌زنيم و مهر و تسبيح و چيزهای ديگر پرت می‌كنيم. البته من هنوز نشانه ‌گيری‌ام خوب نيست و هی می‌خورد به تريبون. پسر صفرعلی گفته بايد بيشتر تمرين كنم تا ان‌شاءالله با مُهر بزنم به چشم دشمن. پسر صفرعلی می‌گويد حالا سرمان خلوت است. نزديك انتخابات بايد خيلی بیشتر داد بكشيم و عرق كنيم و چيز پرت كنيم و فحش بدهيم به آن كه مال ظريف است و كفن بپوشيم و دشمن را له بنماييم و برای آقای دكتر تكبير بفرستيم و اينها. خلاصه وقت سر خاراندن هم نخواهيم داشت. تهران كار زياد است. تو هم بيا. گوسفندها را به يكی بسپار و بيا. پسر مش‌صفرعلی گفته اگر پيروز بشويم، ‌مدير می‌شود و يك دكل نفتی می‌دهند ببريم بفروشيم و پولدار شويم. شغل خوبی است فقط به خاطر داد زدن آدم هميشه گلويش درد می‌گيرد و صدايش خروسكی می‌شود، ولی ارزشش را دارد....🌹🌷

[ چهارشنبه ۷ آبان ۱۴۰۴ ] [ 10:2 PM ] [ اسیر6155 ] [ ]
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

اینجانب درعملیات والفجر مقدماتی دربهمن ماه   سال 1361درشیب میسان اسیر شدم.
شماره کارت اسارت من 6155بود.برداشت مطالب فقط با ذکر منبع بلامانع است .
بازدیدکنندگان عزیز مسئولیت نظر های داده شده به عهده فرد نظر دهنده می باشد
وارتباطی با مدیر وبلاگ ندارداکثرمطالب جنبه خبری دارد وبه منزله همفکری وهمسویی با فرد نظر دهنده ویا ارائه دهنده مطلب  نیست.
درضمن یادآوری کنم درصورت قطع شدن بلاگفا دوستان می توانند به آدرس
asir6155.blog.irمراجعه نمایید.باتشکرازهمه شما عزیزان که به ما سر می زنید
وبرای دریافت لینک هم باما درتلگرام باشماره09214154643 مدیرسایت درارتباط باشیدوآدرس کانال ما رابیاد داشته باشید
لینک دوستان
لینک های ویژه
موضوعات وب
خرید آسان
امکانات وب
/////////////////////////// //////////////////////
پربازدیدترین مطالب

کد پربازدیدترین

///////////////////////// ///////////////////////// //////////////////////////// ////////////////////// /////////////////////// //////////////////////// //////////////////////// ////////////////////
دانلود آهنگ جدید